زلال؛ مثل چشمه، مثل اشک

زندگی لمس این لحظه‌ست...

زلال؛ مثل چشمه، مثل اشک

زندگی لمس این لحظه‌ست...

زلال را دنبال کنید
سلام

این،
چشمه‌ای است زلال،
از دلِ سنگِ کوهی رو سیاه.
از سنگ هم چشمه‌ می‌جوشد.
من دیده‌ام.
با دو چشم خود،
و در دو چشم خود،
و از دو چشم خود.
لحظه‌ها زلال‌اند و گوارا؛
زمانی که عکس خودم را در چشمه‌ی چشمم تماشا می‌کنم.
و آن موقع دل سنگ ترک برمی‌دارد.
و زلال جاری می‌شود.
زلال، مجرای دردهایی است که از کوهی راه به برون یافته است.
زلال،
گاهی چشمه‌ی آبی خنک است.
و گاهی آبِ معدنیِ جوشان.
بستگی دارد در دل کوه چه خبر باشد...


اگر مطلبی را از این‌جا -یا از هرجای دیگر- نقل می‌کنید، منصف باشید و منبعش را هم ذکر کنید. دمتان گرم :)

آن‌چه گذشت

زلال1

چهارشنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۱، ۰۴:۲۷ ب.ظ

بسمه الحق

سلام

سلامی به زلالی با صفای بندگی و عشق!

زلال، مثل آینه، مثل چشمه، مثل بی‌کران آسمان...

زلال، مثل خروش موج، مثل پرواز در اوج، مثل نشستن کنار رود دم طلوع روز نو.

کلبه‌ای برافراشته‌ام، به اذن و یاری خدا.

کلبه‌ای برای روزهای پردغدغه؛

و برای شب‌های دلتنگی.

مجالی برای سردادن فریاد بیدارباش، و سرکشیدن جام تلخ آهی فسرده.

همه‌چیز را در اتاق مجازیم جمع می‌کنم.

این‌جا هم برای درد جا دارد هم برای دل.

درد می‌گویم و دل می‌سرایم.

شاید دردها و دل‌هایم و نیز درددل‌هایم برایتان سنگین و سخت باشد.

شاید ناخواسته حرفی از زیر دستم در رود و خاطری را بیازارد.

پیش‌پیش سر تواضع فرو‌می‌اندازم و در کمال ادب عذرخواهی می‌کنم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۸/۲۴
طاها