سلام. این، چشمهای است زلال، از دلِ سنگِ کوهی رو سیاه. از سنگ هم چشمه میجوشد. من دیدهام. با دو چشم خود، و در دو چشم خود، و از دو چشم خود. لحظهها زلالاند و گوارا؛ زمانی که عکس خودم را در چشمهی چشمم تماشا میکنم. و آن موقع دل سنگ ترک برمیدارد. و زلال جاری میشود. زلال، مجرای دردهایی است که از کوهی راه به برون یافته است. زلال، گاهی چشمهی آبی خنک است. و گاهی آبِ معدنیِ جوشان. بستگی دارد در دل کوه چه خبر باشد... **** ده مطلب اخیر در صفحهی اول قابل پیگیری است. بقیه را در فصلهای موضوعی و یا بایگانی ماهانه ببینید.
+ اگر مطلبی از این وبلاگ نقل میکنید، ممنون میشوم که منبع را هم ذکر کنید. تشکر :)
سلام چند روزی است دغدغه من هم شده انـــــقدر توی همین چند روز که دارم نگاه میکنم گناه کرده ام که مدام به خدا میگویم شلّاقت را بزن تا آدم شوم... نگذار حیوان بمانم...
پاسخ:
سلام خب، حالا اولا چرا اینجا اینجور اعتراف میکنی، بعدش هم خدا ارحمالراحمین است. بگو ببخشد، بعد هم خودت شرمنده شو و ترک گناه کن! خودم را عرض میکنم، شما که بزرگوارید!! ولی خدا -به نظرم- آدمها را با شلاق آدم نمیکند...
سلام. شدیدن و اکیدن کمک می خوام :)) من تازه وارد بیان شدم (در این حد که هنوز تایید نشدم!!) برای قالب وبلاگم نیاز به تغییراتی دارم. این بلاگ رو همین حسین بوذرجمهری معرفی کرد بم. و راستش دقیقن مطابق با نیاز من بود. میخواستم اگه میشه کمی راهنماییم کنید. ممنونم. البته من خودم یکی از قالب ها رو تغییر دادم و تقریبن شکل وشمایلش منطبق شد با اونی که می خواستم. اما حالا که ذخیره اش کردم میگه قالب خصوصیه عمومی نمیشه و این حرفا...نمی دونم چجوریه. فک کنم بتونید کمک کنید.ینی امیدوارم :)) آدرس بلاگم، ایمیلم ـ که همون آی دی هم باشه ـ اینجا ثبت کردم. ممنون و یاعلی.
پاسخ:
سلام در یک نظر خصوصی در وبلاگتون پاسخ دادم. یاعلی مدد.
سلام مجدد. بیزحمت قالب ما رم ی بررسی بفرمایید. اینجا: http://bokhary.blog.ir/
پاسخ:
سلام با افتخار بررسی کردیم! نظر تفصیلی را در یک نظر خصوصی گذاشتم پای تنها مطلب وبلاگتون. با احترام.
برای این مطلب نظر یا یادداشتی بگذارید:
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند. اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
چند روزی است دغدغه من هم شده
انـــــقدر توی همین چند روز که دارم نگاه میکنم گناه کرده ام که مدام به خدا میگویم شلّاقت را بزن تا آدم شوم... نگذار حیوان بمانم...