زلال؛ مثل چشمه، مثل اشک

زندگی لمس این لحظه‌ست...

زلال؛ مثل چشمه، مثل اشک

زندگی لمس این لحظه‌ست...

زلال را دنبال کنید
سلام

این،
چشمه‌ای است زلال،
از دلِ سنگِ کوهی رو سیاه.
از سنگ هم چشمه‌ می‌جوشد.
من دیده‌ام.
با دو چشم خود،
و در دو چشم خود،
و از دو چشم خود.
لحظه‌ها زلال‌اند و گوارا؛
زمانی که عکس خودم را در چشمه‌ی چشمم تماشا می‌کنم.
و آن موقع دل سنگ ترک برمی‌دارد.
و زلال جاری می‌شود.
زلال، مجرای دردهایی است که از کوهی راه به برون یافته است.
زلال،
گاهی چشمه‌ی آبی خنک است.
و گاهی آبِ معدنیِ جوشان.
بستگی دارد در دل کوه چه خبر باشد...


اگر مطلبی را از این‌جا -یا از هرجای دیگر- نقل می‌کنید، منصف باشید و منبعش را هم ذکر کنید. دمتان گرم :)

آن‌چه گذشت

و می‌تواند حال خوب آدم را بهتر کند

يكشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۸، ۱۰:۰۳ ب.ظ

خلاقیت در انتخاب کلمات، قدری وقت لازم دارد، حداقل برای عموم افراد این‌طور است، ولی گاهی لازم است که آدم این وقت را بگذارد. این‌کار می‌تواند حس و حال خوبی را که قرار است بیان شود، عمیق‌تر و ماندگارتر هم بکند. مثلاً فکر کنید که من برای این‌که بخواهم به شما بگویم حالم خوب است، و نخواسته باشم از عبارات کلیشه‌ای و شکلک‌ها استفاده کنم، مجبورم با دقت بیش‌تری حال خودم را تماشا کنم تا بتوانم توصیف بهتری ازش ارائه دهم، توصیفی که باورپذیر باشد و مقصودم را به درستی منتقل کند. این تماشا کردن، این گشتن به دنبال عبارت مناسب، خودش باعث عمیق‌تر شدن تجربه‌ام از آن حس خوب می‌شود.

[ برگرفته از گفت‌وگوها پیرامون محتوای پست جمله‌سازی با جدیدترین امکانات روز ]

[ حاشیه‌نویسی بعدی بر همان پست ]